غمگين بودن
آيا زندگي با ما سر ناسازگاري دارد؟ آيا اين تقدير و سرنوشت قطعي ما است و ما محكوم به آن هستيم؟ آيا زندگي يعني غم و درد و رنج؟ نكته اين است كه فرض را بر آن مي گيريم كه تمام علل ما درستاست، اكنون چه كار كنيم؟ يكي از رازهاي خوشحالي انسان هاي شاد توانايي بالاي آن ها در مديريت زندگي و حالشان است.
فرض را بر آن مي گيريم كه تمام دلايلي كه براي غمگين بودن داريم درست است و اصلاً قضاوتي هم بر بد بودن، غلط بودن، دروغ بودن، بايد و نبايد بر آن ها نداريم، حقيقت اين است كه وضعيت ما چنين اسفناك و غمگين كننده است كه ما را دچار رنج و غم و اندوه نموده است . در اين مرحله سؤال بوجود مي‌ايد كه« همه دليل ها درست. تمامي مواردي كه مي گوييم وجود دارند، ولي اكنون چه كاري بايد انجام دهيم تا از اين وضعيت بيرون بياييم؟»
بسياري از مردم جواب اين سؤال را نمي دانند. هنگامي كه به آن ها مي گوييم كه« تمام حرف هاي شما درست است، درك تان مي كنيم، متأسفانه اين حقيقت وجود دارد و خيلي غمگين كننده است، ولي اكنون فكر مي كنيد كه چه طور ميتوانيد از اين وضعيت بيرون بياييد؟»، آن ها اصلاً پاسخي به ذهنشان نمي رسد.
درست در لحظه اي كه در بين مهمان ها قهقهه مي زنيم، زمانيكه براي ادامه تحصيل از مرزي مي گذريم و زمانيكه براي آغاز فصل جديدي از زندگي به خوشبختي« آري» مي گوييم، ناراحتي آماده بيرون رفتن و چشم هايمان آماده ، تر شدن است.
رها شدن از غم
به چه دليل به آرامش نمي رسيم؟
پژوهشگران ميگويند ، شما تنها كسي نيستيد كه در اوج خوشبختي هم ميتوانيد لحظه هاي تلخ روزهاي قبل را مرور كنيد و ثانيه ثانيه شان را همانطور كه رخ داده بودند به ياد بياوريد. از نظر آنها ، ناراحتي، ماندگارترين حس در انسان است و طبيعي است كه شما هم آن را بيش تر از هر حس ديگري لمس كنيد. احساسات ۱۹گانه غم و اندوه، خوشحالي، تنفر، تهيدستي، بخل، ارامش، شوق، ستايش، استراحت و آسودگي، گناه، استرس، تكبر، گيج شدن، بداخلاقي، تحريك، دلسوزي، تحقير، ترس و شرم و انزجار در زندگي شما عمر مشخصي دارند. از نظر پژوهشگران، تمامي اين احساسات گذرا هستند و زمان محدودي در حافظه شما به ياد ماندني و روشن باقي ميمانند.
ولي در بين آنها ، غم عمر نسبتا طولاني تري دارد و هنگامي كه بدون هيچ وقفه اي با غم هاي جديد تجديد ميشود ، طول عمرش هم چند برابر ميشود . به عنوان مثال در حالي كه خوشحالي شما تنها ۳۶ساعت، يعني سه روز ماندگاري دارد، غم هاتان تا ۱۲۰ساعت زنده ميمانند و در هر لحظه ميتوانند به حافظه شما سرك بكشند.
در اين مقاله مي خواهيم به دو جواب اصلي در پاسخ اين سؤال اشاره كنيم و اميدواريم كه درصورتي كه غمگين هستيد آن ها را بكار ببنديد و به اشخاص غمگين اطراف خود هم بگوييد كه اين موردها را بكار ببندند تا همه از غم رها شويد.
1. رفتار ها و عادت هاي خود را تغيير دهيد
بسياري از اشخاص مي خواهند از راه دائمي و از راحت ترين راه، بهترين ها را حاصل كنند. آن ها مي خواهند بدون اين كه مسير دائمي خود را تغيير دهند به مقصدي متفاوت برسند. بهتر است به قول معروف، آب پاكي را روي دستتان بريزيم و بگوييم كه« هيچگاه توقع نداشته باشيد كه با تكرار مسيرها، روشها و عادت هاي قديمي به مقاصدي متفاوت برسيد» يا« هيچگاه توقع نداشته باشيد كه بذر گلابي بكاريد ولي سيب درو كنيد.» شما هر كاري انجام دهيد، نتيجه همان كار را مي گيريد.
درصورتي كه عادت به غصه خوردن داريد، پس مدام غصه مي خوريد. درصورتي كه رفتار هاي ناراحت كننده داريد، پس مدام غمگين خواهيد بود. چنانچه كارهايي انجام مي دهيد كه ناراحت تان ميكند ، پس مدام ناراحت خواهيد شد. بدين ترتيب، قسمتي از زندگي و حال شما محصول رفتاري است كه انجام مي دهيد و محصول عادتي است كه پيدا نموده ايد . خبر خوش اين است كه ميتوانيد عادت هاي خوب را جايگزين عادت هاي بد كنيد. سپس شاهد تغيير حال خود خواهيد بود. ليستي از تمام رفتارها و عادت هاي ناراحت كننده خود تهيه كنيد. آن گاه به اين فكر كنيد كه چه رفتارها و چه عاداتي را ميتوانيد جايگزين آن ها كنيد كه شادمان تان كند. در پايان، از همان لحظه آغاز كنيد و رفتارها و عادت هاي تازه را تمرين كنيد تا جايگزين عادت هاي قديمي شما شوند.
https://www.beytoote.com/psychology/zendegi-behtar/sadness8-going-rid.html